۱۳۹۴ بهمن ۲۵, یکشنبه

طبرسی، الاحتجاج، الیا، ایلیا

ایلیا لفظی ایست عبری ، که طبق گفته خود حضرت علی(علیه السلام) مسیحیان ایشان را به این نام می خوانند. روزی در زمان خلافت ابوبکر راهبی به بلاد مسلمین آمد . سوالاتی از ابوبکر و عمر کرد نمیدانستند سلمان علی(علیه السلام) را معرفی کرد … آن راهب از علی (علیه السلام) پرسید نام تو چیست ؟ علی (علیه السلام) فرمود : نام من نزد یهود الیا ، نزد مسیحیان ایلیا و نزد پدرم علی و نزد مادرم حیدر است … (احتجاج طبرسی ، ج ۱ ، ص ۳۰۷و۳۰۸ . نظیر این مطلب در الغدیر ، ج۷ ص۷۸ آمده است).
در سال ۶۳ ق. م رومیان به فرماندهی”بومبی“ قدس را اشغال کردند، در سال ۱۳۵ م هادریانوس امپراطور روم شهر قدس را کاملاً ویران ساخت و به جای آن مستعمره ای جدید بنام (ایلیا کابتولینا ) دایر نمود… قدس در دوران بیزانسی (۳۳۰ـ ۶۳۶ ) به ایلیاء نامیده می شد… از زمان فتح عمر تا سال ۲۱۷ هجری قدس بنام ایلیاء و بیت المقدس موسوم و نامیده می شد.
/////////////

علاّمه بزرگوار امین الاسلام، ابوعلی فضل بن حسن طَبرسی از جمله اندیشمندان نادری است که هر چند در دانشهای رایج عصر خویش خبره بود، منزلت او در تفسیر، تمام ابعاد و جوانب علمی‌اش را تحت شعاع قرار داده، وی را به مثابه مفسری سترگ در دنیای دانش و معرفت معرفی کرد.


فهرست مندرجات۱ - ولادت
۲ - تحصیل
۳ - اساتید
۴ - هجرتی پربار
۵ - شاگردان
۶ - آثارو تالیفات
۷ - پیشوای مفسران
۸ - بر قله فقاهت
۹ - وفات
۱۰ - پانویس
۱۱ - منبع

ولادت[ویرایش]
او به سال ۴۶۸ (یا ۴۶۹ ق.) [۱] دیده به جهان گشود و حسن بن فضل طبرسی پدر آن عزیز، او را «فضل» نامید. [۲] [۳] اصل و منشأ «فضل بن حسن» طبرسی «تفرش» بوده و به همین سبب به «طَبرسی» معروف و مشهور گشته است؛ [۴] هر چند دلیلی بر ولادت یا اقامت او در آن دیار علم خیز در دست نیست. در مقابل، گروهی از شرح حال نویسان، طبرسی را اهل طبرستان (مازندران امروز) دانسته‌اند، [۵] [۶] لیکن وجود دلایلی روشن بر یکی بودن طبرس و تفرش آن ادعاها را مخدوش می‌سازد؛ [۷] [۸] که می‌توان به برخی از آنها اشاره کرد:
بیهقی (معروف به ابن فندق) که از معاصران طبرسی است [۹] در بیان شرح حال او می‌گوید «طبرس منزلی است میان قاشان (کاشان) و اصفهان. اصل ایشان از آن بقعت بوده است». [۱۰] همچنین یعقوبی [۱۱] و علامه مجلسی، [۱۲] طبرسی را معرّب تفرشی و منسوب به تفرش از توابع قم می‌دانسته‌اند.
این ناحیه نخست از توابع قم بوده و امروزه از شهرهای استان مرکزی به شمار می‌رود. این شهر به دلیل نزدیکی‌اش به قم، در آغاز ورود اسلام، مذهب تشیع را پذیرفت. [۱۳]

تحصیل[ویرایش]
فضل بن حسن دوران کودکی و تحصیل خود را در جوار بارگاه ملکوتی امام هشتم ـ علیه السّلام ـ گذراند و پس از چند سال حضور در مکتب، و فراگیری خواندن و نوشتن و یادگیری قرائت قرآن، خود را به منظور تحصیل علوم اسلامی و شرکت در جلسه درس بزرگان دین آماده ساخت. او در فراگیری علومی چون ادبیات عرب، قرائت، تفسیر، حدیث،فقه، اصول فقه و کلام فوق‌العاده تلاش کرد، بدان حد که در هر یک از آن رشته‌ها صاحبنظر گردید. با وجودی که در مدارس آن عصر، علومی چون حساب، جبر و مقابله رایج نبود و کسی برای فراگیری آن رغبت نمی‌ورزید، او به سوی آن علوم شتافت و از صاحبنظران آن فن به شمار می‌آمد. [۱۴]

اساتید[ویرایش]
اساتید طبرسی که نقش مهمی در بارور کردن شخصیت علمی و معنوی او داشتند از این قرارند:
ابوعلی طوسی (فرزند شیخ طوسی)
جعفر بن محمد دوریستی
عبدالجبار مقری نیشابوری
امام موفق الدین حسین واعظ بکرآبادی جرجانی
سید محمد قصبی جرجانی
عبدالله قشیری
ابوالحسن عبیدالله محمد بیهقی
سید مهدی حسینی قاینی
شمس الاسلام حسن بن بابویه قمی رازی
موفق عارف نوقانی
تاج القراء کرمانی. [۱۵] [۱۶] [۱۷]

هجرتی پربار[ویرایش]
امین الاسلام طبرسی حدود ۵۴ سال در مشهد مقدس سکونت داشت و سپس بنابر دعوت بزرگان سبزوار، و با توجه به امکانات بسیاری که در آن شهر موجود بود و زمینه تدریس، تألیف و ترویج دین را برای او فراهم می‌ساخت، در سال ۵۲۳ ق. راهی آن دیار گردید. سادات آل زباره ـ که طبرسی با آنان نسبت فامیلی داشت ـ میزبان او بودند و از کمک و همکاری با آن عالم وارسته دریغ ننمودند. [۱۸]
نخستین اقدام شیخ، پذیرش مسؤولیت «مدرسه دروازه عراق» بود [۱۹] که با سرپرستی و راهنمایی او، مدرسه به حوزه علمیه وسیع و با اهمیتی مبدّل گشت غنای فرهنگی و علمی این مکان، سبب جذب محصلان بسیاری از دور افتاده‌ترین نقاط ایران گردید و طلبه‌های جوان به عشق رسیدن به کمال و خدمت به مکتب در آن مدرسه مشغول تحصیل شدند و علوم مختلفی چون فقه و تفسیر را از محضر طبرسی فرا گرفتند.

شاگردان[ویرایش]
شاگردان دانشمند و بلند آوازه ذیل ثمره تلاش علمی شیخ است:
رضی الدین حسن طبرسی (فرزند طبرسی)
قطب الدین راوندی
محمد بن علی بن شهر آشوب
ضیاء الدین فضل الله حسنی راوندی
شیخ منتجب الدین قمی
شاذان بن جبرئیل قمی
عبدالله بن جعفر دوریستی
سید شرف شاه حسینی افطسی نیشابوری
برهان الدین قزوینی همدانی. [۲۰] [۲۱] [۲۲] [۲۳]

آثارو تالیفات[ویرایش]
مصنفات و آثار متعددی از امین الاسلام طبرسی به یادگار مانده است که جملگی از فضل و دانش آن عالم کوشا و اندیشمند توانا حکایت می‌کند. گنجینه آثار او بدین شرح است:
الآداب الدینیه للخزانه المعینیه
اسرار الامامه
اعلام الوری باعلام الهدی
تاج الموالید
جوامع الجامع
الجواهر (جواهر الجمل)
حقائق الامور
عده السفر و عمده الحضر
العمده فی اصول الدین و الفرائض النوافل
غنیه العابد و منیه الزاهد
الفائق
الکافی الشافی
کنوز النجاح
مجمع البیان
مشکوة الانوار فی الاخبار
معارج السؤال
المؤتلف من المختلف بین ائمه السلف
نثراللآلی
النور المبین
روایت صحیفه الرضا ـ علیه السّلام ـ. [۲۴] [۲۵] [۲۶] [۲۷] [۲۸] [۲۹] [۳۰] [۳۱] [۳۲] [۳۳]


پیشوای مفسران[ویرایش]
اندیشه خدمت به قرآن از اوان جوانی در ذهن علاّمه جای داشت. زندگی‌اش آمیخته با آن کتاب الهی بود احیای معارف آن معجزه بی‌بدیل و یگانه و نوشتن تفسیر از آرزوهای اصلی او به شمار می‌رفت. خالق هستی، آن بر آورنده آرزوها، توفیق عرضه آثار جاودان و میراث ماندگار را به او ارزانی داشت و در حالی که سن علاّمه از شصت تجاوز کرده و موهای سرش به سپیدی گراییده بود سه کتاب تفسیر قرآن را به سبک‌های مختلف به رشته تحریر درآورد. او چنان ابتکاری را در تفسیر قرآن به کار بست که تا قرن حاضر، مفسّران دیگر بر آستان تفسیر او اعتکاف کرده، از خرمن بی‌پایانش ـ که الهام گرفته از مکتب اهل بیت عصمت و طهارت ـ علیهم السّلام ـ بود ـ استفاده کردند. تفاسیر ایشان عبارتند از:
۱-«مجمع البیان» .
۲-«الکافی الشافی» گزیده‌ای از الکشاف .
۳. «جوامع الجامع»، تفسیر وسیط .

بر قله فقاهت[ویرایش]
علم فقه که فن استخراج و استنباط احکام از مدارک آن چون کتاب، سنت، اجماع و عقل می‌باشد از جمله دانشهای دقیقی است که شیخ در آن صاحبنظر بود. علمای بزرگ و شرح حال نگاران، از وی به عنوان مجتهد و فقیهی بزرگوار یاد کرده‌اند. [۳۴] [۳۵] طبرسی با عنایت به وجود بیش از پانصد آیه قرآن که بر احکام عبادات و معاملات اشارت دارد به طرح موضوعات فقهی در دو تفسیر کبیر و وسیط خود پرداخته است. او نخست اقوالِ فِرَق مختلف اسلامی رابیان کرده، پس از شرح دیدگاه شیعه، نظر خود را به گونه فتوااظهار می‌کند. بسیاری از فقهای بزرگ شیعه نظرات او را مورد اشاره قرار داده‌اند که می‌توان به برخی از عناوین دیدگاه های فقهی او اشاره کرد:
کبیره بودن تمام گناهان، [۳۶] [۳۷] معنای شرعی تیمم، [۳۸] مستحب بودن استعاذه در نماز و غیرآن، [۳۹] ارکان حج و واجبات حج و عمره، [۴۰] [۴۱] [۴۲] [۴۳] [۴۴] حکم صورتی که بین دو بینه در موردی تعارض واقع می‌شود، [۴۵] خمس، [۴۶] [۴۷] قبض در رهن، [۴۸] دین مفلس، [۴۹] حکم دیون در صورت فوت بدهکار، [۵۰] شفعه، [۵۱] حکم ربا، [۵۲]جزیه نگرفتن از صابئین، [۵۳] حکم وقف بر کافر، [۵۴] [۵۵] جواز وصیت بر شخص ذمی، صید و ذباحه، [۵۶] رضاع، [۵۷] [۵۸] [۵۹] [۶۰] طلاق خلع و طلاق مبارات، [۶۱]، مراد از خوف شقاق [۶۲] .

وفات[ویرایش]
امام مفسران، امین الاسلام طبرسی پس از هفتاد و نه (یا هشتاد) سال زندگی با برکت و سراسر خدمت به اسلام و مردم، شبانگاه روز نهم ذیحجه سال ۵۴۸ ق. در شبعید قربان در شهر سبزوار به دیار حق شتافت و جهان اسلام را در عزایش سیه پوش ساخته، در سوگ نشاند. [۶۳] [۶۴] [۶۵] برخی از نویسندگان اسلامی شیخ طبرسی را به عنوان «شهید» یاد کرده‌اند. [۶۶] [۶۷]
و بیان داشته اند که ایشان بوسیله سم به شهادت رسیده است. در مقابل، گروهی نیز با توجه به همزمان بودن رحلت شیخ با فتنه طائفه وغُز، (طایفه غز مرکب از ترکمانان چادرنشین بودند که در سرزمین بلخ و ناحیه ختلان زندگی می‌کردند و در جنگ با سلطان سنجر، سپاهش را منهدم ساختند و سپس قتل و غارت را در تمام شهرهای خراسان آغاز کردند و ظلم و جور و ریختن خونها را شدت بخشیدند. آتش زدن کتابخانه‌های بسیار، انهدام مساجد و کشته شدن عالمان دین نتیجه این فتنه بود.) [۶۸] [۶۹] [۷۰]
به شهادت ایشان به دست این گروه شورشی اشاره کرده‌اند. [۷۱]
پیکر پاک علامه از سبزوار به مشهد مقدس انتقال یافت و در نزدیکی حرم مطهر امام رضا ـ علیه السّلام ـ در محلی به نام قبرستان قتلگاه به خاک سپرده شد. تاریخ بیهق و ریاض العلماء قتلگاه را همان محل شهادت امام رضا ـ علیه السّلام ـ دانسته‌اند. [۷۲] [۷۳]گروهی از نویسندگان، غسلگاه (مکانی که امام رضا ـ علیه السّلام ـ را در آن غسل داده‌اند) را مدفن طبرسی معرفی کرده‌اند. البته چون از قدیم قبرستان قتلگاه را غسلگاه می‌نامیدند و بعد از این در محاورات به قتلگاه تبدیل شده است می‌توان این امر را دور از حقیقت نزدیک دانست زیرا وسعت باغ حمید بن قحطبه که امام ـ علیه السّلام ـ را در آنجا به شهادت رسانیده‌اند در حدود یک میل در یک میل نوشته‌اند و احتمال می‌رود که امام را در گوشه‌ای از آن باغ غسل داده باشند و بعد مردم، آنجا را به همین نام از یکدیگر نقل کرده‌اند.
[۷۴] [۷۵] آرامگاه او که در ابتدای خیابان طبرسی واقع شده، از آغاز، محل زیارت مؤمنان بوده است و در سال ۱۳۷۰ به موجب طرح توسعه اطراف حرم، به داخل باغ رضوان انتقال داده شد. [۷۶]


پانویس[ویرایش]


۱. طبرسی و مجمع البیان، حسین کریمان ج۱، ص ۲۰۷.
۲. مجالس المؤمنین، قاضی نور الله شوشتری، ص ۲۰۲.
۳. امل الامل ج۲، ص ۲۱۶.
۴. . تاریخ بیهق، ابوالحسن علی بن زید بیهقی، ص ۲۴۲.
۵. اعیان الشیعه ج۸، ص۳۹۸.
۶. ریاض العلماء، میرزا عبدالله افندی، ج۴، ص۳۵۷.
۷. رک: تاریخ بیهقی، تعلیقات آقای احمد بهمنیار، ص۳۵۳.
۸. طبرسی و مجمع البیان ج۱، ص۱۷۲.
۹. تاریخ بیهقی در سال ۵۶۵ ق. تألیف شده است.
۱۰. تاریخ بیهق، ص۲۴۲. (شایان ذکر آنکه در سال ۵۶۵ ه‌ . ق تألیف شده است).
۱۱. البلدان، احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، ص۳۸.
۱۲. روضات الجنات، میرزا محمد باقر خوانساری، ج۱، ص۶۴، به نقل از میرزا عبدالله افندی، شاگرد مرحوم مجلسی.
۱۳. نزهه القلوب، حمدالله مستوفی، ص ۶۸.
۱۴. تاریخ بیهق، ص۲۴۲.
۱۵. ریاض العلماء، ج۴، ص ۳۵۷.
۱۶. طبرسی و مجمع البیان، ج۱، ص ۳۰۰.
۱۷. مفاخر الاسلام، علی دوانی، ج۳، ص۴۱۲.
۱۸. تاریخ بیهق، ص۲۴۲.
۱۹. تاریخ بیهق، ص۲۴۲.
۲۰. ریاض العلماء، ج۴، ص۳۴۱و۳۴۲.
۲۱. مقابس الانوار، شیخ اسدالله تستری، ص۱۴.
۲۲. روضات الجنات، ج۵، ص۳۵۷.
۲۳. طبرسی و مجمع البیان، ج۱، ص۳۱۳.
۲۴. کشف الظنون، حاجی خلیفه، ج۲، ص ۱۶۰۲.
۲۵. ایضاح المکنون، اسماعی باشابغدادی، ج۲، ص۴۳۳.
۲۶. الذریعه، آقا بزرگ تهرانی، ج۲، ص۴۱.
۲۷. منتهی المقال، ابوعلی حائری، ص۲۴۱.
۲۸. معجم المؤلفین، عمر رضا کحاله، ج۸، ص۶۶.
۲۹. طبقات اعلام الشیعه (قرن سادس)، آقا بزرگ تهرانی، ص۲۱۷.
۳۰. روضات الجنات، ج ۵، ص ۳۶۱.
۳۱. امل الامل ج۲، ص۲۱۶
۳۲. معالم العلماء، ص۱۶۹.
۳۳. بحار الانوار ج۱، ص۳۰
۳۴. . روضات الجنات ج۵، ص۳۵۷.
۳۵. مجالس المؤمنین ج۱، ص۴۹۰.
۳۶. . مسالک الافهام ج۲، ص۳۲۱.
۳۷. الحدائق الناظره ج۱۰، ص۵۱.
۳۸. الحدائق الناظره ج۴، ص۲۴۴.
۳۹. الحدائق الناظره ج۸، ص۱۶۱.
۴۰. الحدائق الناظره ج۱۶، ص۱۵۷.
۴۱. الحدائق الناظره ج۱۷، ص۸.
۴۲. الحدائق الناظره ج۱۷،ص۲۷۷.
۴۳. الحدائق الناظره ج۱۷، ص۲۹۲.
۴۴. الحدائق الناظره ج۱۷، ص۳۰۴.
۴۵. جواهر الکلام ج۴۰، ص۴۲۲.
۴۶. کتاب الخمس، ص۲۹۷.
۴۷. کتاب الخمس، ص۷۴.
۴۸. الحدائق الناظره ج۲۰، ص۲۲۴.
۴۹. جواهر الکلام ج۲۵، ص۳۲۱ - ۳۲۲.
۵۰. الحدائق الناظره ج۲۰، ص۱۶۴.
۵۱. . مسالک الافهام، ج ۲، ص ۲۲۶.
۵۲. جواهر الکلام ج۲۳، ص۳۹۹.
۵۳. الحدائق الناظره ج۲۴، ص۲۳.
۵۴. الحدائق الناظره ج۲۲، ص۱۹۳.
۵۵. الحدائق الناظره ج۲۲، ص۱۹۵.
۵۶. جواهر الکلام ج۳۶، ص۱۴۲.
۵۷. شرح لمعه، شهید ثانی، ج۵، ص۱۶۵.
۵۸. . ضوابط الرضاع، محقق داماد، ص۳۰.
۵۹. کتاب النکاح، شیخ انصاری، ص۳۲۱.
۶۰. کتاب النکاح، شیخ انصاری، ص۳۳۹.
۶۱. الحدائق الناظره، ج ۲۵، ص۵۷۹.
۶۲. الحدائق الناظره ج۲۴، ص۶۲۵.
۶۳. ریحانة الادب، ج۲۱.
۶۴. تاریخ بیهق، ص۲۴۲.
۶۵. امل الامل ج۲، ص۲۱۶-۲۱۷.
۶۶. . ریاض العلماء ج۴، ص۳۴۰.
۶۷. روضات الجنات ج۵، ص۳۵۷.
۶۸. الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، ج ۷، ص ۹۹-۱۰۱.
۶۹. راحه الصدور، محمد بن علی بن سلیمان راوندی، ص۱۶۷.
۷۰. راحه الصدور، محمد بن علی بن سلیمان راوندی، ص۱۸۳.
۷۱. مکتب اسلام، ش۱۰، سال اول، ص۶۷.
۷۲. تاریخ بیهق، ص۲۴۲.
۷۳. ریاض العلماء ج۴، ص۳۴۵
۷۴. مراقدالمعارف، محمد حرز الدین، ج۱، ص۴۱۵.
۷۵. اریخ آستان قدس رضوی، عزیز الله عطاردی، ج۱، ص۲۶۰.
۷۶. روزنامه جمهوری اسلامی، شماره۳۶۶۰، ص۴.




منبع[ویرایش]

سایت اندیشه قم



رده‌های این صفحه : تراجم | علمای شیعه | علمای قرن پنجم | فقهای شیعه | مفسرین






////////////

نیمه دوم قرن پنجم و نیمه اول قرن ششم هجری، از دوران درخشان علم و ادب ایران است. این عصر، یکی از اعصار تابناک و برجسته مذهب تشیع است. تا آن روز، جز چند گاهی در گیراگیر قدرت آل بویه، هیچ گاه شیعیان بدین میزان، از نعمت آزادی، امنیت و آسایش برخورداری نیافته بودند. در این دوره، در همه شئون اجتماعیِ ایران، ترقی پدید آمد و شیعه نیز، پا به پای این پیشرفت ها، گام برمی داشت و به تأسیس مدرسه ها و مسجدهای بی شمار و نیز نوشتن کتاب های ارزشمندی در علوم گوناگون همت می گمارد. شماره دانشمندان شیعی مذهب که در مَهْد اوضاع مساعد این عصر پرورده شدند، از دوره های دیگر بیش تر بود. یکی از دست پروردگان این عهد، که در محکم ساختن بنیان شیعه سهم بزرگی دارد، امین الاسلام، علامه فضل بن حسن طَبْرِسی است.
دورنمای زندگی علامه

امین الاسلام یا امین الدین، ابوعلی، فضل بن حسن طَبْرِسی، از دانشمندان نامی شیعه، در سده ششم هجری است. اصل او از تفرش، ولی زادگاهش به احتمال زیاد شهر مقدس مشهد است. طبرسی، در سال 468 یا 469ق در این شهر به دنیا آمد و بیش از پنجاه سال از عمرش را در شهرهای مشهد و سبزوار، به تدریس و تحقیق و تألیف گذرانْد.

او در سال 548 ق، در سبزوار درگذشت و پیکر پاکش را به مشهد انتقال دادند و در فاصله 250 متری شمال شرقی حرم حضرت ثامن الائمه علیه السلام دفن کردند. آرام گاه او، مشهور و از زیارت گاه های اهل علم و خیابانی که کنار آرام گاه او احداث شده، به طبرسی معروف است.
طَبْرِسی یا طَبَرسی

برخی از شرح احوال نویسان، به اشتباهْ علامه طَبْرِسی را، طَبَرْسی و از اهالی طَبَرستان دانسته اند؛ حال آن که به گفته بیش تر محققان، امین الاسلام، «اهل تفرش است که امروزه از نواحی اراک بوده و در قدیم، جزو نواحی قم به شمار می آمده است». یکی از دلایل این ادعا، سخن بیهَقی است. او در تاریخ بِیهَق که پانزده سال پس از درگذشت طبرسی نوشته شده و قدیمی ترین ونخستین اشاره به احوال امین الاسلام در آن آمده، درباره شهرت و نسبت او چنین نوشته شده است: «طَبْرِس، منزلی است بین قاشان (کاشان) و اصفهان، و اصل ایشان از آن بُقعت بوده است». نکته دیگر این که شخصِ منسوب به طبرستان را، طبری یا طبرستانی می گویند و طَبَرْسی، با قواعد لغت سازگار نیست. و
تحصیل

فضل بن حسن طبرسی، دوران کودکی و تحصیل خود را در جوار بارگاه ملکوتی امام هشتم علیه السلام گذرانْد و پس از چند سال حضور در مکتب و فراگیری خواندن و نوشتن و یادگیری قرائت قرآن، خود را به منظور تحصیل علوم اسلامی و شرکت در جلسه درس بزرگان دین آماده ساخت.

او درفراگیری علومی چون ادبیات عرب، تفسیر، حدیث، فقه، اصول و کلام، فوق العاده تلاش کرد، بدان حد که در هر یک از آن رشته ها، صاحب نظر گردید. جالب این جاست که با وجود این که در مدارس آن عصر، علومی چون حساب و جبر رایج نبود و کسی برای فراگیری آن رغبت نمی ورزید، او به سوی آن علوم شتافت و از صاحب نظران آن دو علم به شمار می آمد.
استادان

استادان امین الدین طبرسی، که نقش مهمی در بارور کردن شخصیت علمی و معنوی او داشتند، همگی از عالمان بزرگ شیعه و سنی بوده اند. برخی ازآن بزرگ واران عبارت اند از: ابوعلی طوسی (فرزند شیخ طوسی)؛ موفق الدین، حسین بن ابی الفتح واعظ بکر آبادی؛ حسن بن حسین بن بابویه قمی رازی؛ ابوالفاء، عبدالجبار مقری نیشابوری رازی؛ ابوعبداللّه ، جعفر بن محمد دوریستی؛ سید ابوالحمد، مهدی بن نزار حسینی قائنی؛ ابوالحسن، عبیداللّه بن محمد بن حسین بیهقی؛ حاکم، موفق بن عبداللّه عارف نوغانی؛ سید ابوطالب، محمد بن حسین حسینی قصبی جرجانی و شیخ ابوالقاسم، محمود بن حمزة بن نصر کرمانی معروف به «تاج القرّاء کرمانی».
هجرتی پربار

امین الاسلام طبرسی رحمه الله ، حدود 54 سال در مشهد مقدس سکونت داشت. او سپس بر اساس دعوت بزرگان سبزوار و با توجه به امکانات بسیاری که در آن شهر بود و زمینه تدریس، تألیف و ترویج دین را برایش فراهم می ساخت، در سال 523 ق، راهی آن دیار گردید. سادات آل زبارة ـ که طبرسی با آنان نسبت فامیلی داشت ـ میزبان او بودند و از کمک و هم کاری با آن عالم وارسته، دریغ نورزیدند. علامه طبرسی رحمه الله ، 25 سال آخر عمر گران مایه خود را، در سبزوار ـ که مرکز شیعیان منطقه بیهق بود ـ گذرانید و منشأ خدمات فراوانی برای اسلام و مسلمانان گردید.
شیخ در سبزوار

نخستین اقدام شیخ طبرسی رحمه الله ، پذیرش مسؤولیتِ «مدرسه دروازه عراق» بود. با سرپرستی و راهنمایی علامه طبرسی، این مدرسه، به حوزه علمیه وسیع و با اهمیتی مبدل گشت. غنای فرهنگی و علمی این مکان، سبب جذب محصلان بسیاری، از دور افتاده ترین نقاط ایران گردید و طلبه های جوان، به عشق رسیدن به کمال و خدمت به مکتب، در آن مدرسه مشغول تحصیل شدند و علوم گوناگونی چون فقه و تفسیر را از محضر علامه طبرسی فرا گرفتند. امروزه شاگردان این مرد بزرگ، در شمار ناموران دانشمندان شیعه به شمار می آیند.
شاگردان

علامه طبرسی، این دانشمند عالی مقام، توفیق یافت تاگذشته از آثار قلمی گران قدری که به یادگار گذاشته، شاگردان دانشمند و بلندآوازه ای را تربیت کند؛ شاگردانی که هر کدام، از مفاخر عالمانِ ما به شمار می روند. ازمیان انبوه شاگردان او، این چند نفر را که از مشاهیر عالمان، فقیهان و دانشوران سخن گستر می باشند، نام می بریم: فرزند دانشمندش، حسن بن فضل طبرسی نویسنده کتاب مکارم الاخلاق؛ دانشمند نامی، شیخ منتجب الدین رازی نویسنده کتاب فهرست؛ قطب الدین راوندی؛ محمد بن علی بن شهرآشوب مازندرانی، فقیه و عالم گران قدر؛ شاذان بن جبرئیل قمی و برهان الدین، محمد بن علی قزوینی همدانی.
آثار سبز ماندگار
فهرست کتاب ها

نوشته ها و آثارمتعددی از امین الاسلام طبرسی به یادگار مانده که جملگی، از فضل و دانش آن عالم کوشا و اندیشمندِ توانا حکایت می کند. برخی از گنجینه آثار او بدین شرح است: مَجْمَعُ البَیانِ لِعلوم القرآن، جَوامِع الجامِع، الکافِی الشّافی، اِعلامُ الوَری بِاَعلامِ الهُدی، اَسرارُ الامامة، مِشکوةُ الانوار فی الاخبار، مَعارِج السّؤال، تاجُ الموالید، حقائق الامور، کُنوز النجاح و اَلفائق.
پیشوای مفسران

اندیشه خدمت به قرآن، از اوان جوانی، در ذهن علامه طبرسی جای داشت و زندگی اش، آمیخته با آن کتاب الهی بود. احیای معارف آن معجزه بی بدیل و یگانه و نوشتن تفسیر، از آرزوهای اصلی او به شمار می رفت. خالق هستی، توفیق عرضه آثار جاودان و میراث ماندگار را به او ارزانی داشت و در حالی که سنّ علاّمه، از شصت تجاوز کرده و موهای سرش به سپیدی گراییده بود، سه کتاب تفسیر قرآن را به سبک های گوناگون، به رشته تحریر درآورد. او چنان ابتکاری را در تفسیر قرآن به کار بست که تا قرن حاضر، مفسران دیگر، بر آستان تفسیر او اعتکاف کرده، از خرمن بی پایانش ـ که الهام گرفته از مکتب اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام بود ـ استفاده می کنند.
داستانی شگفت

زمانی، سکته ای بر علاّمه طبرسی عارض می شود و خانواده اش به گمان این که به رحمت ایزدی پیوسته، وی را به خاک می سپارند. او پس از مدتی به هوش آمده، خود را درون قبر می بیند و هیچ راهی را برای خارج شدن و رهایی از آن نمی یابد. در آن حال، نذر می کند که اگر خداوند او را از درون قبر نجات دهد، کتابی در تفسیر قرآن بنویسد. در همان شب، قبرش به دست کفن دزد نبش می شود و به وسیله او نجات می یابد. پس از آن، کفن دزد به راهنمایی و هدایت علامه، توبه می کند و طبرسی نیز به نذر خود وفا کرده، کتاب مجمع البیان را می نویسد.
مجمع البیان؛ پایه فضل و دانش علامه

برای درک مقام علمی و پایه فضل امین الدین طبرسی رحمه الله ، کافی است یکی از آثار قلمی و فکری او، یعنی کتاب با عظمت مَجْمَعُ البَیان را مورد مطالعه قرار دهیم تا چنان که باید، به مقام شامخ علمی او پی ببریم. به گواهی این کتابِ گران قدر، طبرسی فقیهی متبحّر، مفسری بزرگ، محدثی عالی قدر، متکلّمی دانا، ادیبی خوش ذوق و توانا، دانشمندی لغت شناس، دانای به دانش نحو، صرف و عروض و به ویژه نویسنده ای چیره دست و با سلیقه و علامه ای نامور بوده است.

با همین جامع بودن و مزایاست که تفسیر مجمع البیان، کار برجسته آن دانشمند بزرگ شیعه، مورد توجه خاص دانشمندان اهل تسنن هم واقع می شود؛ چنان که شیخ محمود شلتوت، استاد بزرگ دانشگاه الازهر، درباره این تفسیر مهم شیعی می گوید: «تفسیر مجمع البیان، با مزایای زیادی که دارد، از کلیه تفاسیر قرآن بهتر است».
جوامع الجامع

تفسیر جوامع الجامع، آخرین کتاب تفسیری شیخ بزرگ وار، امین الاسلام طبرسی و گزیده دو تفسیر دیگر شیخ، مجمع البیان و الکافی الشافی است که در مدت یک سال نوشته شده است. این تفسیر، به لحاظ جامعیت، شیوایی، اختصار و فشردگی، یکی از بهترین کتاب های تفسیری برای تدریس است و از قدیم، به عنوان تفسیری مفید و مختصر، در حوزه های علمیه تدریس می شده و هم اکنون نیز، از کتاب های درسی حوزه به شمار می آید.
بر قلّه فقاهت

علم فقه که فنّ استخراج و استنباط احکام از مدارک آن چون قرآن، سنت پیامبر و امامان بزرگ وار علیه السلام ، اجماع عالمان و نیز عقل می باشد، از جمله دانش های دقیقی است که شیخ طبرسی رحمه الله در آن صاحب نظر بود. عالمان بزرگ و شرح حال نگاران، از وی به عنوان مجتهد و فقیهی بزرگ یاد کرده اند.

طبرسی با عنایت به وجود بیش از پانصد آیه قرآن بر احکام عبادات و معاملات اشارت دارد، به طرح موضوعات فقهی در تفسیرهای خود پرداخته است. او نخست نظر فرقه های گوناگون اسلامی را بیان کرده، پس از شرح دیدگاه عالمان شیعه، نظر خود را به گونه فتوا اظهار می کند.
قرآن در کلام طبرسی

مرحوم علامه طبرسی رحمه الله ، در مقدمه کتاب جوامع الجامع خود، قرآن کریم، این کلام بی مانند الهی را، چنین توصیف می کند: «قرآن، نور و دلیل است و برهانش آشکار و جلوه اش جدا کننده حق از باطل است. معجزه ای است که همواره باقی خواهد بود. دلیل و راهنمایی است پایدار، که برای همیشه، بشر را به گفتار و کردار نیک هدایت می کند و او را از لغزش و انحراف باز می دارد. قرآن کتابی است که گوش از شنیدنش آزرده نمی شود و جان ها را خسته نمی کند. معدن تمام علوم و سرچشمه همه دانش هاست. درمان دل های بیمار و هدایت و رحمت برای مؤمنان است که جبرئیل آن را بر خاتم پیامبران نازل کرد تا با زبان عربی رسا، به انذار مردم بپردازد».
وفات

امام و پیشوای مفسران، امین الاسلام طبرسی رحمه الله ، پس از 79 یا 80 سال زندگیِ با برکت و سراسر خدمت به اسلام و مردمان، شبان گاه روز نهم ذیحجه سال 548 ق، در شب عید قربان، در شهر سبزوار به دیار حق شتافت و جهان اسلام را در عزایش سیه پوش ساخته، در سوگ نشاند.

البته برخی از نویسندگان اسلامی، شیخ طبرسی را به عنوان «شهید» یاد کرده و گفته اند که به احتمال فراوان، طبرسی هم مانند بسیاری از عالمان شیعه و سنی، در شورش غُزّان در منطقه بیهق، به درجه رفیع شهادت رسیده باشد.
آرام گاه

پس از درگذشت علامه طبرسی رحمه الله ، پیکر پاکش، از سبزوار به شهر مقدس مشهد انتقال یافته ودرنزدیکی حرم مطهر امام رضا علیه السلام ، درمحلی به نام قبرستان قتلگاه به خاک سپرده شد. آرام گاه آن عزیز که در ابتدای خیابان طبرسی واقع شده، از آغاز، محل زیارت مؤمنان بوده است.

درسال 1370 شمسی، به دلیل عملیات توسعه خیابان و اجرای طرح عظیم فلکه حضرت، با تزریق بتون به اطراف قبر، مکعّبی سیمانی حاوی جسد مطهر آن عالم فرزانه ساخته شد و قبر ایشان، به وسط «باغ رضوان» انتقال یافت.

روانش شاد باد



الاحتجاج




تصویر جلد کتاب الاحتجاج




کتابی است کلامی از نیمه اول قرن ششم هجری قمری، به زبان عربی. از کتب معتبر شیعه که به «احتجاج طبرسی» مشهور و به کثرت فوائد، موصوف است. نویسنده آن، ابومنصور شیخ احمد بن علی بن ابیطالب طبرسی از محدثین موثق و علمای بزرگ نیمه اول قرن ششم هجری قمری است. این کتاب، محاجات و مناظرات پیغمبر اسلام و ائمه شیعه و استدلال‌های برخی از اصحاب ائمه در برابر مخالفان و افراد مختلف و پیروان ادیان غیر اسلامی، نسبت به اصول و فروع دین اسلام و مذهب شیعه اثنی عشری است. همچنین برخی از مکاتبات امام زمان که در زمان غیبت صغری از طریق نواب ایشان بوده و نیز ذکر توقیعاتی از ناحیه مقدسه به بعضی از علما، در قسمت آخر، درج شده‌است. نام دیگر «احتجاج» «الاحتجاج علی اهل اللجاج» است که ظاهراً ساخته دیگران می‌باشد و در خطبه مولف نیامده‌است.



محتویات [نهفتن]
۱انگیزه مولف برای تالیف
۲معرفی نویسنده
۳ساختار و تقسیم بندی کتاب
۴کتاب احتجاج از دیدگاه دیگران
۵منابع


انگیزه مولف برای تالیف[ویرایش]

مولف، انگیزه خود را از تالیف این کتاب، جمع آوری احادیثی عنوان کرده که در آنها، احتجاجات پیشوایان دین، روایت شده تا ثابت کند که نهی از احتجاج، برای افراد ضعیف و قاصر در دفاع از دین و عقاید است نه برای اشخاص مبرز و توانا بر اثبات حق و دفع باطل. وی در دیباچه کتاب می‌گوید: آنچه مرا وادار به گردآوری این کتاب کرد این بود که: دیدم عده‌ای از شیعیان امامیه به شدت از احتجاج پرهیز کرده و راه مناظره و جدل را اگر چه برحق باشد، نمی‌روند و می گویند اینکار بر ما روا نیست. از این رو من تصمیم به تالیف کتابی گرفتم که حاوی استدلالات و احتجاجات شیعه و بزرگان و ائمه شیعه باشد و آیات و روایاتی که مسلمانان را به احتجاج و «مجادله حسن» امر کرده، ذکر کنم تا ثابت کنم که نهی در این باب، فقط منحصر به ضعیفان و ناتوانان و جاهلان است که از عهده آن به خوبی برنمی آیند، نه مبرزان و دانایانی که حق را بخوبی می‌توانند اثبات نمایند و مایه رفعت منزلت خود شده‌اند.
معرفی نویسنده[ویرایش]

شیخ احمدبن علی بن ابیطالب طبرسی، کنیه او، ابومنصور، عالم، فقیه، متکلم و محدث بزرگ و موثق شیعه در نیمه اول قرن ۶ هـ ق است. تاریخ تولد و وفات او مشخص نیست، فقط با قرائنی و به نقل از علامه سیدمحمد بحرالعلوم، با سنجیدن ولادت و وفات، معاصران و شاگردان، او را از رجالی می دانند که اوائل قرن ششم هـ ق را درک کرده‌است. اصلیت او، ایرانی و بعضی از اهالی طبرستان و برخی اهل طبرس، همان تفرش امروز می دانند. وی مورد اعتماد بزرگانی چون "شهید اول"، شیخ حر عاملی و سید محمد بحرالعلوم و خوانساری صاحب روضات الجنات بوده که او را به صفات عالم فاضل فقیه، محدث ثقه، ستوده و او را از یاران بزرگ پیشینیان گفته‌اند. از شاگردان مشهور وی،ابن شهر آشوب، عالم بزرگ قرن ششم هجری قمری است. مولف، معاصر با ابوالفتوح رازی و فضل بن حسن طبرسی، صاحب کتاب تفسیر مجمع البیان بود.
ساختار و تقسیم بندی کتاب[ویرایش]
مقدمه که شامل: اخباری که متضمن نهی از جدل و مناظره و نکوهش آن، و انگیزه تالیف کتاب.
احتجاجات و استدلات ماثور از پیغمبر اسلام، علی و سایر امامان درباره اصول و فروع دین اسلام و مذهب شیعه حقه جعفری با افراد مختلف و مخالف.
ذکر واقعه غدیر خم، ماجرای فدک و محاجه‌های علی و فاطمه زهرا و دیگر صحابه (و خطبه پیامبر در غدیر).
محاجات امام با معاویه و اهل شام و خوارج و نقص کنندگان بیعت با او.
در بخش پایانی، احتجاجات صاحب الزمان، مکاتبات آن ایشان در زمان غیبت صغری با نواب چهارگانه، توقیعات ایشان در زمان غیبت کبری.
کتاب احتجاج از دیدگاه دیگران[ویرایش]

مامقانی در تنقیح المقال: از قول شیخ حر عاملی که فرموده: «له کتاب الاحتجاج علی اهل اللجاج حسن و کثیرالفوائد» (کتاب احتجاج طبرسی کتابی نیکو که در مناظرات با مخالفین تالیف شده و دارای فوائد بسیاری است). علامه سید محمد بحرالعلوم در مقدمه خود براحتجاج و اهمیت احتجاج، بحثی مفید دارد.نکته
کسانی که تالیف این کتاب را به "فضل بن حسن طبرسی"، صاحب تفسیر مجمع البیان نسبت داده‌اند اشتباه کرده و خطا رفته‌اند، این اشتباه به سبب اشتراک در شهرت طبرسی است.
بیشتر احادیث و اخباری که در کتاب هست، به صورت مرسل (بدون سلسله کامل اسناد) است و این بدلیل اینست که این احادیث یا با حکم عقل موافقت دارد یا متواترند و یا درباره آن اجماع وجود دارد و یا در سیره‌ها و کتابهای مخالف و مولف مشهور هستند. اما مطالبی که از امام حسن عسگری آمده، چون به‌اندازه احادیث دیگر مشهور نیست، لذا با یک سند (از جمله، اخبار مذکور در تفسیر امام عسگری) ذکر شده‌است.نظر علامه ریاحی درباره مطالب این کتاب

هر چند بسیاری از مطالب کتاب به واسطه عقل یا شواهد و قرائنی از کتاب و سنت معتبر، قابل قبول است اما مواردی که جنبه تعبدی داشته و قرینه‌ای علمی بر صحت آن موجود نباشد را، نمی توان معتبر دانست و مبنای علم یا عمل قرار داد. یکی از نکات مبهم در این کتاب آن است که کثیری از مطالب آن که ادعای به شهرت و حتی اجماع درباره آن‌ها شده است، نه در کتب قبل از شیخ طبرسی مطرح است و نه در کتب بعد از او از غیر الاحتجاج بیان شده است که این البته با مرام اخباریگری که از آثار شیخ طبرسی معلوم است، قابل توجیه می‌باشد.ترجمه ها

در حال حاضر دو ترجمه از این کتاب به زبان پارسی وجود دارد:
۱- ترجمه بهراد جعفری که توسط انتشارات اسلامیه در سال ۱۳۸۱ هجری خورشیدی به چاپ رسیده است.
۲- ترجمه احمد غفاری مازندرانی که توسط انتشارات مرتضوی در سال ۱۳۷۱ هجری خورشیدی به چاپ رسیده است.
چاپ و شرح

این اثر بارها به شیوه‌ای نفیس با حواشی و تعلیقات در ایران، عراق، لبنان، چاپ شده‌است. در زمان شاه طهماسب صفوی، توسط علی بن حسین زواری اصفهانی از علمای شیعه، در نیمه اول قرن دهم هجری قمری به فارسی ترجمه و بنام «کشف الاحتجاج» منتشر شد. (دائرةالمعارف فارسی)

ترجمه مشروح دیگر به قلم نظام الدین احمد غفاری مازندرانی، از دانشمندان قرن دهم هجری، که به کوشش شیخ محمود پاکتچی ـ عموی دکتر احمد پاکتچی ـ در تهران چاپ و منتشر شده‌است. آخرین چاپ کتاب، به کوشش ابراهیم بهادری و محمدهادی، زیر نظر جعفر سبحانی در سال ۱۴۱۳ هـ ق در قم شده‌است.
منابع[ویرایش]


کتاب کتاب

[نهفتن]

ن
ب
و
جوامع روایی شیعه

جوامع
حدیثی


کتب اربعه: الکافی · من‌لایحضره‌الفقیه · تهذیب‌الاحکام · الاستبصار


اصول اربعمائه · کتاب سلیم بن قیس · بحارالانوار · وسائل‌الشیعه · تحف‌العقول · بصائرالدرجات · الامالی · تفسیر قمی · علل‌الشرایع · عیون اخبار الرضا · الاحتجاج ·الغدیر · قرب‌الاسناد · الخصال · تفسیر نورالثقلین · کامل الزیارات · الحیات · غررالحکم و دررالکلم · الوافی


محدثین
شیخ کلینی · شیخ صدوق · شیخ طوسی · علامه مجلسی · شیخ طبرسی · مقدس اردبیلی · شیخ حر عاملی


رده‌ها:
شیعیان
کتاب‌های عربی