[1] - خبه . [ خ ُب ْ ب َ ] (ع اِ) خرگوشک .
(مهذب الاسماء) خاکشیر. خفج . خاکشی . لبان . حکیم مؤمن آرد: خبه بلغت شیرازشفترک
و در اصفهان خاکشی و بترکی شیوران و در مازنداران گیاه او را شلم مینامند و آن تخمی
است بسیار ریز و دراز و مایل بسرخی و تیرگی و برگش طولانی و تند وشبیه ببرک جرجیر و
شاخهایش باریک و متفرق و ساقش بقدر ذرعی و تخمش در غلاف باریک رقیقی است در دوم گرم
ودر اول تر و مشهی و مقوی معده و هاضمه و جهت معده سرد و تحلیل مواد نخاع و آبله و
حصبه و شری و برودت احشاء و باشیر مسمن بدن خصوصاً چون با دو وزن او شکرده روز بنوشند
و جهت رنگ رخسار و گرفتگی رو از سه درهم او جهت رفع سمیت ادویه و یک مثقال و نیم او
جهت نفث اخلاط سینه و ریه و ضمادش جهت اورام صلبه و سرطان ونقرس و قرحه ٔ چشم و ورم
بن گوش و پستان و انثیان و مشوی او در خمیر جهت جگر و شش و سرفه ٔ مزمن و خرزجه ٔاو
با عسل جهت اعانت حمل و قروح زخم نافع و مصدع و مصلحش کتیرا و قدر شربتش تا دو مثقال
و بدلش تودری است که بذر خمخم نامند. (از تحفه ٔ حکیم مؤمن ). زین العطار آرد: خبه
بذرالخم خم (= بزر الخمم ) است و بشیرازی شفترک گویند و به اصفهانی خاکشی و بتبریزی
سوارون و بترکی مراشوه و بهترین آن سرخ خلوقی رنگ بود خود شیرین و طبیعت آن گرم تر
بود و شری را سودمند بود و حصبه اصحاب سودا و چون باشیر و نبات بیاشامند بدن را فربه
کند و لون را نیکو گرداند. (اختیارات بدیعی ).
///////////
خاکشیر. (اِ) خاکشو. خاکشی . خوب گلان
. خُبَّه . خَفَبج . شفترک . رجوع به خاکشور و خاکشی در این لغت نامه شود. خاکشیر گیاهی
است خردو از نباتات کروسیفر ، بوته ٔ آن بلند و در حدود نیم متر میباشد. دارای ساقه
ٔ مستقیمی است که شاخه های فرعی از آن منشعب شده و برگهایش شبیه برگ ترب است و گلهای
ریز زردش دور هم جمع شده دسته های متعدد تشکیل میدهد. میوه ٔ آن هم شبیه بمیوه ٔ ترب
است یعنی غلافی است که دانه های تخمش در آن قرار گرفته و همین تخم خاکشیر است که بنام
خاکشیر معروف است و در طب ایرانی مصرف میشود. (از فرهنگ روستائی یا دائرة المعارف فلاحتی
تقی بهرامی ص 485 و 486).
///////////
خبه. بزر الحمحم است و بشیرازی شفترک و باصفهانی
خاکشی و به تبریزی سوردن و بترکی مراشوه گویند و نیکوترین آن سرخ خلویی رنگ بود خرد
و شیرین و حصبه را سود دهد و اصحاب سودا چون با نبات بیاشامند بدن را فربه کند و لون
را نیکو گرداند
______________________________
صاحب مخزن الادویه مینویسد: خبه به ضم
خا بشیرازی شفترک و باصفهانی خاکشی و به تبریزی سوردن و بترکی شیوران و در مازندران
گیاه آن را شلمبی نامند و در هند مشهور به خوب کلان است و ماهیت آن تخمی ریزه و اندک
طولانی و دو نوع میباشد یک ریزه و رنگ آن مایل بسرخی و طعم آن اندک مایل بتلخی و دوم
از آن بزرگتر و رنگ آن سرخ مایل تبرکی و هر دو خودروی در صحراها باغها و دامن کوهها
بسیار میشود.
//////////////
خاکشی (نام علمی: Descurainia sophia)، که با نام خاکشیر نیز شناخته
میشود، گیاهی یکساله یا دوساله از تیره شببویان است. خاکشی در دشت و کوهستان میروید
و بلندی ساقه آن تا یک متر نیز میرسد. پائین گیاه کرک دارست در حالیکه بالای آن بدون
کرک میباشد. تخم این گیاه که همان خاکشیر است ریز و کمی دراز و معمولاً به دو رنگ
وجود دارد یکی از آنها قرمز که دارای طعم کمی تلخ است و دیگری برنگ قرمز تیره میباشد.
/////////////
Descurainia sophia is a member of the mustard family. Common names
include flixweed, herb-Sophia and tansy mustard. It reproduces by seeds. Its
stem is erect, branched, and 4 to 30 inches high. It was once given to patients
suffering from dysentery and called by ancient herbalists Sophia Chirurgorum,
"The Wisdom of Surgeons," on account of its healing properties. It is
the type species of the genus Descurainia and of the rejected genus Sophia
Adans.
In German, it is called the Sophienkraut and associated with Saint
Sophia of Rome, who was invoked against late frosts.
Scientific classification
Kingdom: Plantae
)unranked): Angiosperms
)unranked): Eudicots
)unranked): Rosids
Order: Brassicales
Family: Brassicaceae
Genus: Descurainia
Species: D.
sophia
Binomial name
Descurainia sophia
)L.) Webb ex
Prantl
Synonyms
Sisymbrium sophia L.