حمص . [ ح م م / ح م م ]
(ع ا) کجلّق و قنب ، نخود و آن نفاخ ملین و مدر است . منی و شهوت و خون را زیاد میکند
و بدن و ذکر را نیرو می بخشد، بشرط آنکه پس از طعام و پیش از طعام خورده نشود بلکه
در وسط طعام خورده شود. (منتهی الارب ). دانه ای است خوراکی . (از اقرب الموارد).
//////
نخود. [ ن خدْ ] (ا) نام دانه ای است خوراکی که از ماش و عدس
بزرگتر است و مانند آنها در خورش پخته میشود. (فرهنگ نظام ).نوعی از حبوبات مأکول
و لذیذ. (ناظم الاطباء). حمص .(دهار). خلر. جرجر. (منتهی الارب ).
////////////
(ن خ) 1 - گیاهی است از تیرة سبزی - آساها
(پروانه واران ) و از دستة پیچی ها و یکساله . این گیاه دارای گونه های مختلف است
. دانه های رسیده اش مصرف غذایی دارد. 2 - واحدی است برای وزن . ؛ دنبال ~سیاه فرستادن
کسی را به بهانه ای از مجلس دور کردن . ؛~ هر آش شدن کنایه از: خود را داخل هر جایی
یا هر گروهی کردن . اصفهانی
گیاهان (درختان، گیاهان دارویی، غذایی)
و خوراکیها
تکیه ای: naxoy
طاری: naxo
طامه ای: naxoy
طرقی: naxo
کشه ای: naxo
نطنزی: naxoy
///////////
در میان گونههای پرشمار دانه هائی
كه مردم چین كشت می كنند دستكم دو
گونه هست كه باید برخاسته از خارج شمرد. هر دوی آنها نام عام hu tou
("لوبیای مردمان هو"، یا "لوبیای ایرانی") گرفتهاند هرچند نام خاص
خود را هم دارند. همه میدانند كه به علت فراوانی
سرسام آور گونههای لوبیا ودیرینگی بسیار زیاد كشت آنها، دشواری نگارش تاریخچه
انواع لوبیا بیش از همه دیگر گروههای گیاهان
است.
نخود رسمی یا نـــــــــخود سبز (Pisum
sativum) را بیشتر w an tou
(در ژاپــــــــــــــــنی، širo-endō)
و گــــــــــــاه ts‛in siao tou ("دانه سبز كوچك")، ts‛in pan tou
(دانه سبز راه راه) و ma lei
نامند. نام pi tou، *pit
(pir)tou خاص دوره تانگ شمرده
میشود؛ در حالی كه نامهایی چون hu tou ، žun šu
("دانه مردمان ژون")[1] و hui-hu tou ("دانه اویغورها"؛ در كتاب Yin
šan čen از دوره مغول
به hui-hui
tou "دانه اسلامی" نیز تغییر كرد) می توانند نمایانگر
خاستگاه بیگانه این گیاه باشند. 2 به هر روی
چنین می نماید سندی نمایانگر ورود این گیاه از خارج در اسناد چینی نیست. نام hu tou در ویرایشهای
امروزی كتــــــــــــاب Ku kin ču
هست 3 كه در آن hu-ša واژه ای همبرابرش
شمرده و در تعریفش آورده: "مانند li tou است هرچند
بزرگتر، با مــــــــیوهای خوراکی به اندازه مشت كودك. " نام li
tou همان Mucuna capitata
شمرده شده،[2]2 هرچند گونه آمده
در Ku kin ču را نمی توان بدرستی شناسایی کرد و بر همگان روشن است که این كتاب در شكل امروزی آن به هیچ روی نمیتواند سراسر درست باشد. در كتاب Kwan či
نیز كه پیش از سال 527 م نوشته شده، نام hu tou آمده است،1
افسوس که روشن نیست. لی شیـ چن به این گفته كلی بسنده میكند كه نخود از سرزمینهای هو و ژون
یا از سرزمین مردمان هوی باختری (ایرانیان) آمده است؛ با این همه بر گرفته هائی از
چند نوشته می آورد كه اگردرست باشند روشن سازی
روزگار تقریبی آشنائی چینیها با نخود را شدنی می کند. او گوید در كتاب Ts‛ien kin fan
نوشته استاد تائوئیست، سون سهـ
میائو (Sun Se-miao) 2 در نخستین
سالهای سده هفتم، نام hu-tou و همبرابرهای
ts'in siao tou و ma-lei آمده است. افزون بر این، نوشته است كه در Ye
čun ki3 از سده چهارم
ترسائی آمده كه وقتی شی هو (Ši Hu) بکار گیری واژه hu
را ناروا ساخت ، نام hu tou
هم kwo tou ("لوبیای كشور"،
"لوبیای ملی") شد. به گفته لی شیـ
چن، این گفته ها اشاره به نخود دارند، زیرا در دوران باستان نام hu tou به جای wan tou فراگیر بود
. افزون بر این می گوید در كتاب T‛an ši آمده که pi tou از سرزمین
ژون باختری و سرزمین اویغورها میآید؛ همچنین گوید كه در واژه نامه Kwan
ya نوشته چان یی
(Čan Yi) (سده ســـــــوم ترسائی
) نامــــــــــهای Pi
tou، wan
tou و liu tou آمده است. داوری در اینکه این نامها براستی در نسخه
اصلی كتاب بوده دشوار است؛ هرچند روی
هم رفته دور نیست كه نخود نیز چون گردو و انار
در سده چهارم ترسائی در خاك چین سر بر آورده باشد. روشن است كه نخود در دوره تانگ وحتی در دوره فرمانروائی دودمان سوئی (Sui)
(590 تا 617 م) در چین كشت میشده است. در شرح لیوـكیو
(Liu-kiu) (فرمز) آمده خاك این جزیره
برای كشت hu tou
خوب است. 4 وو كیـ تسون (Wu
K‛i-tsün)5 با نظر لی
شیـ چن مخالف است و گوید كه hu tou
و wan tou نام دو گونه متفاوت است.
هیچیك
از این نامهای چینی را نمیتوان آوانگاشت واژه ای ایرانی شمرد. بنشن از خوردهای مهم ایرانیان بود. در سرزمین شی
(Ši) (تاشكند) بنشهای گوناگون
كشت میشد. 1 ابومنصور نخود را زیر نام فارسی خلر* (xullär)
و عــــــــربی جلبان (julban)
آورده است. 2 واژههای فارسی دیگر نجود (nujūd)
و گرگرو (gergeru) یا خرقان اند (xereghan)3.
گیاهی خود رو و بومی چین هم هست كه hu tou خوانند. نخستین
بار چن تسان-كی(Č‛en Ts‛an-k‛i)
از دوره تانگ اســــــــــــــــــــت كه در
كتاب خود
، Pen ts‛ao ši i،
گوید این گیاه همه جا در شالیزارها خوروســـــــت با جوانههائی لوبیاسان. در كتاب Či wu min ši t‛u
k‛ao4 تصویر دو گیاه خود رو به چشم میخورد. یكی را hui-hui tou ("لوبیای اسلامی")
نامند كه نخستین بار در Kiu hwan pen ts‛ao
از سده چهاردهم ترسائی آمده
و آن را na-ho
tou نیز گویند و برشته کرده خورند. گیاه دیـــــــگر كه
hu tou نامند همان hu tou
خود رو است كه چن تسان ـ كی
آورده و وو كیـ تسون (Wu K‛i-tsün)، Či
wu min ši t‛u k‛ao این نكته را
نیز می افزاید كه " آنچه اكنون hu tou
نامند گیاهی است خود رو و hu tou [یعنی نخود] دوران باستان
نیست. "
1. این نام گنگ است، زیرا در آغاز برای
نامیدن لوبیای روغنی [سویا] (Glycine hispida)
به كار میرفت كه بومی چین است.
2. بسنجید با Pen
ts'ao kan mu, Ch. 24, p. 7 و .Kwan k‛ün fan p‛u, Ch. 4, p. 11
سیاهه نامهایی كه برتشنایدر برشمرده کاستـــــــــــی
بسیار دارد (Chinese Recorder, 1871, p. 223).
3. Ch. B. p. 1b.
4. Stuart, Chinese Materia
Medica, p. 269 واژه li نیز به صورت نوشته شده است.
1. T‛ai p‛in yü
lan, 841, p. 6b.
2. در مورد این نویسنده، نک:
Wylie, Notes on Chinese
Literature, pp. 97, 99; Bretschneider, Bot. Sin., pt. 1, p. 43; L. Wieger,
Taoisme, le canon, pp. 142, 143, 182; Pelliot, Bull. de l'Ecole française, Vol.
IX, pp. 435-438.
3. نک: ص 280 كتاب پیش رو
.
4. Sui šu, Ch.
81, p. 5b.
5. Či
wu min ši t‛u k‛ao, Ch. 2, p. 150.
1. T‛ai
p‛in hwan yü ki, Ch. 186, p. 7b.
* خلر. [خ / خ ل ] (ا) نوعی از غله شبیه بکرسنه. (ناظم الاطباء).
جلبان . (یادداشت بخط مؤلف ). نباتی است که میوه آن در غلافی است مانند غلاف باقلا
و در طعم نزدیک به باقلاست و دانه های آن نزدیک به گردیست . در عربی بعضی خلر را باقلا
و برخی جلبان و برخی ماش دانسته اند: دانه ای است شبیه کرسنه و ساقه ٔ او کمتر از ذرعی
و برگش ریزه و گلش مابین سفیدی و زردی و غلافش شبیه به غلاف باقلا کوچکتر و پوست آن
غلیظتر و عریض تر وبسیار سفید باشد و دانه ٔ او بقدر نخود کوچکی آنرا جلبان ابیض نامند.
دوم آنکه کوچکی و تدویر کمتر از اول می باشد و آنرا بنقه نامند و مذکور شد. سوم طویل
الغلاف قریب به باقلا و سیاه رنگ و دانه ٔ آن مستدیر مایل بزردی است و بسیار تلخ و
در مصر بسیله گویند. چهارم دانه ٔ او کوچکتر و پهن و اغبر است و جلبان اسود نامندو
پنجم رقیق الغلاف سفیددانه است و او را قصاص گویند.(از تحفه ٔ حکیم مؤمن ). گیاهی
است ازتیره ٔ بقولات و از دسته ٔ پیچی ها که دانه هایش شبیه به نخود و یا پوست تیره رنگ متمایل
به سیاه است که جزو بنشنها محسوب است . و در تداول اهالی خراسان ، آنرا ملْملی گویند.
(از گیاه شناسی گل گلاب ). لغت نامه دهخدا.
2. Achundow, Abu
Mansur, pp. 41, 223.
3. نام آخری را شلیمر آورده
است (Terminologie, p. 464).
4. Ch. 2, pp.
11, 15.
//////////
نخود یا نخود (نام علمی: Cicer arietinum) از دانههای خوراکی است.
نخود دارای بوتهای کوتاه با شاخههای نازک و برگهای ریز همراه با گلهای سپید میباشد.
نخود را در زبان پهلوی نیز نخود naxod میگفتند.
نخود فرنگی، عدس و نخود بصورت یکسال در
میان و چرخشی با گندم و جو در یک زمین زراعتی- کشت میشوند. این حالت چرخشی باعث تقویت
و تجدید نیتروژن در خاک میشود و دیگر نیازی به استفاده از کود نخواهد بود. معمولاً
نخود در زمینهای حاشیه بین النهرین و مدیترانه شرقی کشت میشد و از آنجا به هند و
سایر نقاط آسیای شرقی گسترش یافت.
/////////
به کردی:
نۆک (ناوی زانستی: Cicer arietinum یان Cicer) دانەوێڵەیەکە لە خێزانی
پاقلەمەنییەکانە و سەر بە بنخێزانی لۆبییەکانە، لە ھەموو جیھاندا ناسراوە و بە چەندین
جۆر و شێوە خواردنی لێ دروست دەکرێت.
////////
به مالدیوی:
ސަނާ މުގު(ސައިންޓިފިކް
ނަން: Cicer arietinum)ނުވަތަ (އިނގިރޭސި ބަހުން: chick pea)އަކީ ވެސް މުގުގެ ވައްތަރެއްގެ ގޮތުގައި ބެލެވޭ އެއްޗެކެވެ. މިއީމުގުގެ
ބާވަތްތަކުގެ ތެރެއިން އެންމެ ޕްރޮޓީން ގިނަ ވައްތަރު އެވެ. މިބާވަތުގެ މުގުގެ ފުއް
ބޮޑެތިވާނެއެވެ. އެއްކޮޅަށް ކުޑަކޮށް ހިމަވާނެއެވެ.ފާހަގަ ކުރެވިފައިވާ ގޮތުގައި ގަސްގަހާ
ގެހީގެ ބާވަތްތަކުގެ ތެރެއިން އިންސާނުން ބޭނުންކުރާ ބާވަތްތަކުގެ ތެރެއިން އެންމެ
ޕްރޮޓީން ގިނަ ބާވަތަކީ ސަނާ މުގު އެވެ. ރާއްޖޭގައި ސަނާމުގު ބޭނުންކުރަނީ ގިނައިން
ތަވާ މަތީގައި މާޖައްސައިގެންނެވެ. ނުވަތަ ފިހެގެންނެވެ. މީގެ އިތުރުން ބައެއް ހިސާބު
ތަކުގައި ތަފާތު ވައްތަރުގެ ސަލަޑް ތަކުގައި، އަދި ރިހަކެއްކުމަށް ވެސް ސަނާ މުގު ބޭނުންކޮށްފައި
ހުރެއެވެ.
ސަނާމުގު މިބަސް
ދިވެހި ބަހަށް ނެގިފައިވަނީ އިންޑިޔާގެ ތަފާތު ބަސްތަކުގެ ތެރެއިން ބަހަކުން ކަމަށް
ލަފާކުރެވެއެވެ.
///////////
به پشتو:
نخود یو دومشیمه بوټی د حبوباتو له جملی
نه دی چې د legumiceae په نباتی کورنۍ پوری اړه لری . علمي نوم يې Pisum
sativum دی د معمولی نخودو علمي نوم Cicer arietinum دی . د نخودو
وحشي ډولو نه دي لیدل شوی . نخود د پیدایښت لرغونی اړخ لری د لرغونو یو نانیانواو رومیانو
له خوا روزل کیدل . ځیني مورخین په دې عقیده دي چې نخود یو لرغونی مصري بوټی دی
۱۹۴ ق . م په وخت کې روزل کیده. داسې هم ویل کیږي چې لرغونوخلکو د نخودو،لوبیا، نسکو
او موټو تر منځ دقیق تشخیص نشوای کولاي له دې کبله سخته بریښي چې په دې پوه شو چې تاریخي
اسناد د کوم یو بوټي په اړه لیکل شوي دي . شواهد ځرګندوي چې د Pisum sativum د پیدایښت
ټاټوبی منځنۍ اسیا ده. تازه نخود ( مټر) Garden pea
په منځنۍ او شمالي اروپا کې په منځنیو دورو کې روزل کیده. په انګلستان
کې نخود په یولسمه پیړۍ کې روزل کیدل . امریکاته د هغه د کاشیفونو په واسطه یوړل شول
چې فعلا زیات اهیمت لری او یومهم فصل شمیرل کیږي.
///////////
به پنجابی:
چنا اک کھان والی دال دا ناں اے۔ اےدے وچ
پروٹین بووں ھوندی اے۔اے انسان دیاں پہلی اگائیاں ھویئاں سبزیاں چوں اک اے اینوں
7500 ورے پہلاں لیندے ایشیا چ اگایا گیا۔، اینوں فارسی زبان چ نخود تے کھوار زبان چ
نخوئے کیندے نیں-
////////
به اردو:
چنا (Chickpea)
(سائنسی نام: Cicer arietinum)
ایک بیج ہے جسے غذا کے طور پر استعمال کیا جاتا ہے۔
/////////
به عربی:
حمص شائع (الاسم العلمي:Cicer arietinum) هي نوع نباتي يتبع جنس الحمص
من الفصيلة البقولية.
يزرع في حوض البحر المتوسط ولا سيما إيطاليا
والوطن العربي، يؤكل حبه نيئًا ومطبوخًا. يعتبر الحمص من المواد الغذائية الغنية بالبروتين
حيث أنه يشبه الفول إلى حد كبير كما يعد بديلا للحم عند عدم توفره حيث يقال إذا غاب
عنك الضآني (لحم الأغنام) فعليك بالحمصاني (بائع الحمص).
////////
חִמְצָה תרבותית
(שם מדעי: Cicer arietinum), המוכרת יותר בשמה הערבי חומוס, היא צמח ממשפחת הקטניות. גובהו של
הצמח הוא 20 - 50 ס"מ, והוא בעל עלים נוצתיים קטנים הנמצאים משני צדי הגבעול.
בתרמיל זרע אחד עד שלושה זרעי חמצה. הפרחים לבנים או כחולים אדמדמים. חמצה זקוקה לאקלים
חם ולמעלה מ־400 מ"מ גשם שנתי.
////////
////////////////
D Kichererbse (Cicer arietinum; alemannischi Näme) isch e Nutzpflanze us
Chliasie, wo vor alem z Mexiko und z Indie gässe wird.
//////////
Nohut (Cicer arietinum), baklagiller (Fabaceae) familyasının Faboideae
alt familyasına ait Cicer cinsinden bir baklagil türü.
//////////
The chickpea or chick pea (Cicer arietinum) is a legume of the family
Fabaceae, subfamily Faboideae. It is also known as gram, or Bengal gram,
garbanzo or garbanzo bean, and sometimes known as Egyptian pea, ceci, cece or
chana, or Kabuli chana (particularly in northern India). Its seeds are high in
protein. It is one of the earliest cultivated legumes: 7,500-year-old remains
have been found in the Middle East.
Etymology
The name "chickpea" traces back through the French chiche to
cicer, Latin for 'chickpea' (from which the Roman cognomen Cicero was taken).
The Oxford English Dictionary lists a 1548 citation that reads, "Cicer may
be named in English Cich, or ciche pease, after the Frenche tongue." The
dictionary cites "Chick-pea" in the mid-18th century; the original
word in English taken directly from French was chich, found in print in English
in 1388.
The word garbanzo came first to American English as garvance in the 17th
century, from an alteration of the Old Spanish word arvanço (presumably
influenced by garroba), being gradually anglicized to calavance, though it came
to refer to a variety of other beans (cf. calavance). The current form garbanzo
comes directly from modern Spanish. This word is still used in Latin America
and Spain to designate chickpeas.[5] Some have suggested that the origin of the
word arvanço is in the Greek erebinthos. Another possible origin is the word
garbantzu, from Basque — a non-Indo-European tongue — in which it is a compound
of garau, seed + antzu, dry.
History
Domesticated chickpeas have been found in the aceramic levels of Jericho
(PPNB) along with Çayönü in Turkey and in Neolithic pottery at Hacilar, Turkey.
They were found in the late Neolithic (about 3500 BCE) at Thessaly, Kastanas,
Lerna and Dimini, Greece. In southern France, Mesolithic layers in a cave at
L'Abeurador, Aude, have yielded wild chickpeas carbon dated to 6790±90 BCE.
Chickpeas are mentioned in Charlemagne's Capitulare de villis (about 800
CE) as cicer italicum, as grown in each imperial demesne. Albertus Magnus
mentions red, white, and black varieties. Nicholas Culpeper noted
"chick-pease or cicers" are less "windy" than peas and more
nourishing. Ancient people also associated chickpeas with Venus because they
were said to offer medical uses such as increasing sperm and milk, provoking
menstruation and urine, and helping to treat kidney stones. "White
cicers" were thought to be especially strong and helpful.
In 1793, ground-roast chickpeas were noted by a German writer as a
substitute for coffee in Europe. In the First World War, they were grown for
this use in some areas of Germany. They are still sometimes brewed instead of
coffee.
Sprouted chickpea
Scientific classification
Kingdom: Plantae
)unranked): Angiosperms
)unranked): Eudicots
)unranked): Rosids
Order: Fabales
Family: Fabaceae
Genus: Cicer
Species: C.
arietinum
Binomial name
Cicer arietinum
L.
Synonyms
Cicer album hort.
Cicer arientinium L. [Spelling variant]
Cicer arientinum L. [Spelling variant]
Cicer edessanum Bornm.
Cicer grossum Salisb.
Cicer nigrum hort.
Cicer physodes Rchb.
Cicer rotundum Alef.
Cicer sativum Schkuhr
Cicer sintenisii Bornm.
Ononis crotalarioides M.E.Jones